بدتر شدن درآمد آمریکا: نابرابری: آیا تجارت جهانی مقصر است؟

ساخت وبلاگ

از سال 1970 درآمد آمریکایی به طرز چشمگیری مساوی شده است. استانداردهای زندگی آمریکایی های طبقه متوسط فقیر و پایین سقوط کرده اند در حالی که آمریکایی های مرفه همچنان به پیشرفت خود ادامه داده اند. و روند نابرابری به ایالات متحده محدود نشده است. ملل در سراسر جهان صنعتی از اواخر دهه 1970 نابرابری های درآمد را افزایش داده اند.

بسیاری از مردم افزایش نابرابری درآمدی بر اهمیت روزافزون تجارت ، به ویژه تجارت با ملل در جهان در حال توسعه ، در قرن گذشته را مقصر می دانند. در این تله ، یک پرفروش در اروپای غربی ، سر جیمز گلدسمیت استدلال می کند که تجارت آزاد با کشورهای با دستمزد کم صدمه دیده است و تهدید می کند که کارگران طبقه متوسط و طبقه متوسط را در کشورهای پیشرفته صنعتی فقیر می کند. استدلال مشابهی توسط راس پرو و سایر مخالفان ایالات متحده توافق نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی مورد استفاده قرار گرفت ، که هشدار دادند که تجارت آزاد با مکزیک مشاغل صنعتی را از بین می برد و دستمزد کارگران نیمه ماهر ایالات متحده را کاهش می دهد. اخیراً ، پاتریک بوچانان ، مشتاق ریاست جمهوری جمهوریخواه ، خواستار "مالیات تساوی" در واردات کشورهای جهان سوم برای محافظت از کارگران آمریکایی در برابر رقابت از کارگران آسیایی و آمریکای لاتین است که ممکن است یک دهم دستمزد صنعتی ایالات متحده پرداخت شود. پرونده در برابر تجارت آزاد چقدر خوب در برابر حقایق قرار دارد؟

روند در نابرابری درآمد ایالات متحده

هیچ گونه اختلاف نظر در نابرابری درآمدی ایالات متحده اختلاف نظر وجود ندارد. شکل 1 میزان تغییر درآمد برای آمریکایی ها را به پنج پنجه توزیع درآمد تقسیم می کند. تغییرات درآمد پس از در نظر گرفتن تغییرات در طول زمان در سطح قیمت و تغییر در اندازه خانواده ها در بخش های مختلف توزیع درآمد محاسبه می شود.. آمریکایی ها در تمام کوینتیل ها سود درآمد کسب کردند ، هرچند که افراد کمترین درآمد کمترین میزان درصد سود را کسب می کردند. پس از سال 1979 ، در حالی که همچنان در دو گروه برتر رشد می کند ، درآمد در هر یک از سه کوینتیل پایین سقوط کرد. در طی دوره 24 ساله ، تفاوت در نرخ تغییر در درآمد حاکی از حرکات چشمگیر در بهزیستی نسبی است. در صدک 5 ، درآمد 34 درصد کاهش یافت. در صدک 95 ، 43 درصد افزایش یافت. در سال 1969 ، درآمد در صدک 95 درآمد شخصی تعدیل شده کمی کمتر از 12 برابر درآمد در صدک 5 بود. تا سال 1993 ، درآمد در صدک 95 بیش از 25 برابر درآمد در صدک 5 بود.

چندین تحول در پشت شکاف درآمد در حال افزایش است و بیشتر آنها پیوند مستقیم یا غیرمستقیم با تجارت بین المللی آزاد شده اند. به عنوان مثال ، دستاوردهای قابل توجهی در درآمد سرمایه در دهه 1980 ، باعث شد درآمد ناشناخته در بخش برتر توزیع درآمد به شدت رشد کند. و در عین حال ، تغییر در الگوی نقل و انتقالات دولت با رشد نقل و انتقالات نقدی که به افراد مسن می رود ، که بسیاری از آنها تمایل دارند از توزیع درآمد خوب باشند ، و کاهش نقل و انتقالات نقدی به افراد فقیر ، اثربخشی آن نقل و انتقالات در مبارزه با فقر را کاهش می دهد. تغییر در ساختار خانوارهای آمریکایی نیز به نابرابری درآمدی افزود. خانواده های تک والد نسبت به خانواده هایی که دو والدین دارند ، فقیر هستند و درصد بسیار بالاتری از آمریکایی ها اکنون در خانواده های تک والد زندگی می کنند. سرانجام ، افزایش چشمگیر اشتغال پرداخت شده در بین زنان آمریکایی از اواخر دهه 1970 تمایل به افزایش نابرابری دارد. در دهه 1950 و 1960 ، خانواده هایی که دارای یک مرد مرد با حقوق و دستمزد بودند ، کمتر از حد متوسط از داشتن یک زن زن خوب پرداخت می کردند. تا سال 1993 ، خانواده هایی که دارای یک دختر مرد بسیار با حقوق و دستمزد بودند ، بیشتر از حد متوسط از داشتن یک زن زن بسیار پولی برخوردار بودند. این روندهای اقتصادی و جمعیتی مرتبط با غیر گروه بندی بیش از نیمی از رشد نابرابری درآمد ایالات متحده از سال 1969 را تشکیل می دهد.

کتابهای مرتبط

مقالات بروکینگز در مورد فعالیت اقتصادی: بهار 2017

مقالات بروکینگز در مورد فعالیت اقتصادی: پاییز 2016

ضرورت توسعه

نابرابری درآمد

حتی اگر تجارت مقصر روندهای درآمد ناشناخته یا تغییر در ترکیب خانوارهای آمریکایی نباشد ، باز هم می تواند منبع مهمی برای رشد نابرابری دستمزد باشد. شکل 2 ، بر اساس گزارش های سالانه درآمدها در بررسی جمعیت فعلی سرشماری ، نشان می دهد که بین سالهای 1969 و 1993 ، درآمد برای مردان در 40 درصد پایین توزیع درآمد ، برای مردان در کوئینتیل میانه بدون تغییر باقی مانده است و برای مردان افزایش یافته است. در بالاروند متفاوت درآمدهای دستمزد بعد از سال 1979 برجسته تر شد. درآمد در گروه های دستمزد کم به شدت کاهش یافت و اختلافات دستمزد بین مردان با حقوق و دستمزد ضعیف با سرعت شتاب افزایش یافت. اگرچه روند دستمزد کلی برای زنان بسیار سالم تر بوده است (میله های سیاه در شکل 2) ، اما زنان نیز به ویژه در سالهای اخیر ، اختلافات درآمدی را تجربه کرده اند. پس از سال 1979 ، زنان در رده بالا ، درآمد خود را بیش از 25 درصد صعود کردند. برای زنان در پایین ، درآمد سالانه پس از سال 1979 کاهش یافت.

گری برتل

همکار ارشد - مطالعات اقتصادی ، آینده ابتکار طبقه متوسط

آیا تجارت به کارگران غیر ماهر ایالات متحده آسیب می رساند

این استدلال مبنی بر اینکه تجارت مقصر بودن نابرابری درآمدهای ایالات متحده است بر این فرض است که تجارت به کارگران ایالات متحده با مهارت هایی مشابه کارگران در کشورهای در حال توسعه آسیب می رساند. شهود این دیدگاه ساده است: کارگران غیر ماهر بسیار ضعیف در خارج از کشور فرصت های شغلی را از بین می برند و دستمزد کارگران غیر ماهر آمریکایی را پایین می آورند.

در تئوری به راحتی می توان دید که چگونه افزایش صادرات از کشورهای در حال توسعه می تواند به کارگران کم مهارت ایالات متحده در صنایع تحت تأثیر تجارت آسیب برساند. برای مقابله با رقابت از نیروی کار غیر ماهر ارزان در خارج از کشور ، کارفرمایان آمریکایی باید در صورت تمایل به ماندن در تجارت ، دستمزدها را کاهش دهند یا از نیروی کار کمتری استفاده کنند. احتمالاً ، برخی از کارفرمایانی که همچنان به کارگران غیر ماهر متکی هستند ، ورشکسته می شوند ، برخی دیگر تولید را به خارج از کشور منتقل می کنند ، برخی دیگر فناوری های جدیدی را اتخاذ می کنند که به آنها اجازه می دهد برخی از کارگران غیر ماهر را رد کنند ، و برخی دیگر در محصولات جدیدی که دستمزد نسبی و قیمت فاکتورها تخصص دارند ، تخصص خواهند داشت. از تولید در ایالات متحده استفاده کنید. مهم نیست که کدام گزینه های جایگزین را انتخاب کنند ، تقاضا برای کارگران کم مهارت در صنایع کالاهای تجاری کاهش می یابد. کاهش تقاضا باعث کاهش دستمزد نسبی کارگران کم مهارت در مقایسه با کارگران بسیار ماهر خواهد شد.

اما اگر تجارت عامل اصلی مشکلات رو به رشد کارگران غیر ماهر در صنایع کالاهای تجاری باشد ، شرکت هایی که کالاها و خدمات تجاری بین المللی تولید نمی کنند ، باید با استخدام بیشتر آنها از دستمزد کوچکتر کارگران کم مهارت استفاده کنند. در عوض ، اگر آنها نیز شروع به استفاده از کار غیر ماهر کنند ، باید چیزی غیر از (یا علاوه بر) تجارت باشد که تقاضا برای کارگران کم مهارت را کاهش می دهد.

شکل 3 نشان می دهد که آیا تجارت در پشت کاهش تقاضای نسبی برای نیروی کار کمتری است. این روند نابرابری دستمزد را در بین کارگران مرد در دو طبقه گسترده از صنایع ایالات متحده مقایسه می کند-یکی (از جمله تولید ، معدن و کشاورزی) که بسیار تحت تأثیر تجارت و دیگری (از جمله ساخت و ساز ، تجارت خرده فروشی ، خدمات شخصی و مدیریت عمومی) استتحت تأثیر تجارت نیست.(گروهی از صنایع مستثنی ، از جمله حمل و نقل ، تجارت عمده فروشی ، NANCE و بیمه ، در یک گروه میانی قرار می گیرند.) نابرابری درآمدها به عنوان نسبت سود سالانه در صدک 90 از توزیع درآمد به درآمد در صدک 10 محاسبه می شود. نابرابری مردان در بیشترین و کمترین صنایع تحت تأثیر تجارت در حال رشد است و بین سالهای 1969 و 1993 با همان نرخ 47 درصد در حال رشد است. اگرچه دستمزدها در بین زنان در صنایع تحت تأثیر تجارت برابر تر از زنان هستندصنایع تحت تأثیر ، نابرابری دستمزد در بین زنان از سال 1979 در صنایع غیر گروهی سریعتر رشد کرده است-دوره ای که در آن مشکلات تجاری ایالات متحده و واردات تولید شده متمرکز شده است. هنگامی که داده های مربوط به زن و مرد با هم ترکیب می شوند ، نسبت درآمد در بیشترین صنایع تحت تأثیر تجارت بین سالهای 1969 و 1993 29 درصد افزایش یافته است-تقریباً برابر با افزایش نابرابری در تمام صنایع.

همان الگوی تغییر درآمدهای نسبی در روند کارگرانی با سطوح مختلف مدرسه آشکار است. حق بیمه دستمزد آموزشی از سال 1969 برای هر صنعت و هر دو جنس افزایش یافته است. اما حق بیمه در صنایعی که بیشتر از تجارت در صنایع دیگر تحت تأثیر قرار گرفته اند ، سریعتر افزایش نیافته است. برای مردان شاغل به عنوان یک گروه ، حق بیمه آموزش پس از کالج بین سالهای 1969 و 1993 36 درصد افزایش یافت. برای مردان در صنایع تحت تأثیر تجارت ، حق بیمه 33 درصد افزایش یافت. و شکاف دستمزد بین ترک تحصیل دبیرستان و مردان با برخی از کالج ها دقیقاً به همان سرعت در بین مردان در صنایع تحت تأثیر تجارت افزایش یافت ، همانطور که در بین مردان به طور کلی انجام داد. زنان در صنایع تحت تأثیر تجارت نسبت به زنان در صنایع دیگر ، افزایش حق بیمه پس از کالج را افزایش داده اند ، اما این تفاوت نسبتاً اندک است.

حتی اگر نابرابری دستمزد و حق بیمه دستمزد آموزشی در همان الگوی در صنایع مختلف حرکت کند ، تجارت آزاد شده هنوز ممکن است تغییر برجسته به سمت نابرابری بیشتر را توضیح دهد. در یک بازار کار رقابتی و کارآمد ، حق بیمه مهارت و آموزش را پرداخت می کند و در نهایت باید در صنایع افزایش یابد و در کنار هم قرار گیرد ، هرچه دلیل تغییر حق بیمه دستمزد باشد.

اما اگر تجارت از کشورهای تازه صنعتی در آسیا و آمریکای لاتین فشار ویژه ای بر تولید کنندگان در صنایع تحت تأثیر تجارت وارد کند ، ما انتظار داریم که این صنایع سریعتر از صنایعی که فشار رقابتی به طور انحصاری از سایر RM های داخلی وارد می شود ، کارگران با دستمزد کم را ریختند. این تجربه در ایالات متحده تا چه اندازه بود؟

بین سال‌های 1969 و 1993، صنایع متاثر از تجارت، درصد کارگران کمتر تحصیل‌کرده را در حقوق و دستمزد خود کاهش دادند (شکل 4). در سال 1969، 42 درصد از مردان و 45 درصد از کارگران زن در صنایع متاثر از تجارت، مدرک دبیرستان نداشتند. تا سال 1993، این ارقام به 18 درصد برای مردان و 17 درصد برای زنان کاهش یافت. این روندها مطمئناً با این دیدگاه سازگار به نظر می رسد که تجارت لیبرال کارگران کم ماهر را از فرصت های شغلی در بخش کالاهای تجاری محروم کرده است. اما الگوهای اشتغال در صنایعی که تحت تأثیر تجارت قرار نگرفتند دقیقاً به همین سمت حرکت کردند. درصد کارگران مرد بدون مدرک دبیرستان در صنایعی که کمترین تأثیر را از تجارت داشته اند از 36 درصد در سال 1969 به 13 درصد در سال 1993 کاهش یافته است. صنایع - الگویی که با این ادعا که تجارت خارجی عامل اصلی افزایش نابرابری دستمزدها است، بسیار سخت است.

از همه طرف مستحکم شده است

طی ربع قرن گذشته، کشور شاهد تغییر چشمگیری در الگوی تقاضا برای کارگران با سطوح مختلف مهارت بوده است. فرصت های شغلی برای افراد کمتر ماهر کاهش یافته و دستمزدهای نسبی کارگران غیر ماهر و نیمه ماهر کاهش یافته است. اما این روندها به بخش کالاهای معامله شده محدود نمی شود. آنها همچنین در صنایعی مانند ساخت و ساز و تجارت خرده فروشی که تجارت بین المللی یک نگرانی جزئی است، آشکار است. به نظر می‌رسد تجارت بین‌الملل عامل تعیین‌کننده در گرایش به سمت نابرابری بیشتر درآمدها نبوده است. سایر تحولات حداقل به همان اندازه تأثیرگذار بوده اند، اگر نه بیشتر.

در میان اقتصاددانان، توضیح اصلی برای افزایش نابرابری دستمزد، تغییرات در فناوری تولید است. نوآوری‌هایی مانند رایانه شخصی یا اشکال جدید سازمان‌های تجاری، کارگرانی را که مهارت بیشتری دارند و ارزش نیروی کار غیر ماهر را کاهش داده است.

اما تحولات دیگری نیز در کار است. مقررات زدایی اقتصادی، الگوهای جدید مهاجرت به ایالات متحده، کاهش حداقل دستمزدها، و کاهش نفوذ اتحادیه های کارگری نیز به مشکلات شغلی کارگران غیر ماهر و نیمه ماهر کمک کرده است. تجارت لیبرال با کشورهای تازه صنعتی شده جهان قطعاً نقشی در بدتر شدن چشم انداز شغلی کارگران غیر ماهر آمریکا داشته است. اما اگر از توصیه های راس پرو و پاتریک بوکانان پیروی کنیم و دیوار جدیدی برای حفاظت از تجارت برپا کنیم، کاری برای کاهش مشکلات کارگران کم مهارت انجام نمی دهیم. بسیاری از نیروهای دیگر برای پایین آوردن دستمزد خود توطئه می کنند.

فارکس را از کجا شروع کنیم...
ما را در سایت فارکس را از کجا شروع کنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا خمسه بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1401 ساعت: 19:39